چکیده: مدیریت استراتژیک پروژههای سرمایهگذاری با رویکردی کلان و درازمدت و تمرکز بر سودآوری و منافع تجاری در سرتاسر چرخه عمر پروژه ایجاب مینماید تا شاخصهای سودآوری مندرج در منشور پروژه ، طی دوران ساخت و بهرهبرداری بطور مستمر محاسبه و تحتکنترل قرار گیرند . این رویکرد سازمانهای پروژهمحور را در مدیریت پورتفولیوی پروژهها توانمند میسازد . کامفار بعنوان نرمافزار ارائهشده از سوی سازمان یونیدو ابزاری است فراگیر که قابلیتهای فراوانی در محاسبه و کنترل شاخصهای مالی ـ اقتصادی پروژهها دارد . ارزیابی مجدد توجیهپذیری و سودآوری هر پروژه با این نرمافزار در هر مقطع زمانی دلخواه میتواند ضمن تحلیل عملکرد واقعی و بهروزرسانی مفروضات تا آن مقطع ، ارزیابی کاملتر و دقیقتری از روند تحقق اهداف پروژه و سازمان ارائه دهد . این مقاله با تشریح اقدامات و تجربیات حاصل از بکارگیری کامفار در سبد پروژههای سرمایهگذاری بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی سعی دارد تا گامی در راستای تبیین اهمیت و دستاوردهای کنترل مستمر شاخصهای سودآوری و تدوین مکانیزمی عملی جهت مدیریت استراتژیک پروژهها بردارد .
واژههای کلیدی: مدیریت استراتژیک ـ پروژههای سرمایهگذاری ـ سودآوری ـ کامفار ـ مدیریت پورتفولیو
۱ ـ مقدمه
امروزه مباحث مدیریت و کنترل پروژه با تمرکزی ویژه نحوه و روند پیشرفت فعالیتهای اجرایی در دوره ساخت (Construction period) یا اجرای پروژه را بصورت پیشرفتهای فیزیکی و هزینهای رصد ، بررسی و هدایت مینمایند . بدینمنظور برای مدیریت پروژه استانداردهایی نظیر PMBOK ،PRINCE2 ، ICB وISO 21500 مطرح بوده و برای کنترل پروژه نیز تکنیکهای مختلف و نرمافزارهایی مثل MSP و Primavera بکار گرفته میشوند . بدینترتیب کلیه فرایندها و فعالیتها در دوره ساخت پروژه در سطح مناسبی اجرا و کنترل میشوند تا نحوه پیشرفت اجرایی پروژه از روند مطلوبی برخوردار باشد اما امور اجرایی پروژه در دوره ساخت تنها بخشی از فعالیتها و در یک بازه زمانی معین از چرخه عمر هر پروژه سرمایهگذاری روی داده و برای مؤفقیت کامل پروژه علاوه بر اجرای صحیح باید به میزان سودآوری و تحقق اهداف مورد انتظار در سرتاسر عمر پروژه حتی در دوره بهرهبرداری (Production period) توجه داشت . از همینرو در کنار مدیریت عملیاتی که بر نحوه اجرای پروژه تمرکز دارد ، مدیریت استراتژیک پروژه (Strategic project management) در گسترهای وسیعتر بر روی ارزشها و نتایج تجاری و منافع بلندمدت معطوف است و تحقق اهداف غایی پروژه در انطباق با اهداف و برنامه استراتژیک سازمان را دنبال مینماید. از سوی دیگر کلیه ذینفعان و عوامل اجرای یک پروژه دارای منافع و اهداف یکسانی از اجرای آن نیستند . بعنوان مثال در احداث یک نیروگاه ، کارفرما ( مالک ) و پیمانکار اهدافی مشابه از اجرای پروژه نداشته و همچنین مؤفقیت یا شکست پروژه از دید آنها متفاوت میباشد . از دید راهبران و سرمایهگذاران نمیتوان مؤفقیت یک پروژه سرمایهگذاری را تنها در اجرای طبق برنامه و با بودجه موردنظر دانست بلکه پروژه در صورت تحقق اهداف تجاری و سودآوری مؤفق قلمداد میشود . از اینرو باید در مدیریت پروژه با دیدی کلان و آیندهنگر از مدیریت عملیاتی و تاکتیکی بسوی مدیریتی استراتژیکی حرکت نمود .[۱]
در برخی موارد اجرای پروژهای با مؤفقیت قابلتوجهی همراه بوده است اما تغییرات در شرایط بازار بنحوی روی داده که دیگر توجیهپذیری و جذابیت اجرای پروژه ازبین رفته است . بعنوان مثال ممکن است حین ساخت یک کارخانه آلومینیمسازی ، افزایش قیمت برق سبب افزایش قیمت تمامشده محصول و کاهش چشمگیر سود اقتصادی و جذابیت پروژه شود . همچنین عدم امکان تحقق درآمد میتواند پروژه ساخت یک هتل را با چالشها و کاهش توجیهپذیری مواجه سازد . شدت این تأثیرات تا حدی است که در مواردی توقف یا عدم اجرای پروژه منطقیتر و مناسبتر خواهد بود . علاوه بر این بروز مشکلات اجرایی در ساخت یک پروژه از جمله افزایش زمان و یا هزینهها نیز میتوانند اثرات مخربی بر توجیهپذیری پروژه داشته باشند . چنین مواردی ضرورت مدیریت استراتژیک پروژهها با محوریت سودآوری و منافع حاصله و با نگاه بلندمدت در سرتاسر چرخه عمر پروژه را محسوستر میسازد .
…
۲ ـ ابعاد مختلف سود آوری در پروژههای سرمایهگذاری
پروژههای سرمایهگذاری نمود بخش اعظمی از سرمایهگذاریها در فضای کسبوکار و محیط اقتصادی میباشند . سرمایهگذاری (Investment) عبارت است از بکارگیری منابع مالی با هدف کسب درآمد بیشتر یا رشد ارزش دارایی [۳] . چنانچه امر سرمایهگذاری با رویکرد پروژهمحوری و در قالب یک پروژه تعریف و اجرا شود ، از آن به پروژه سرمایهگذاری تعبیر میشود . البته برخی پروژهها نیز با اهدافی غیراقتصادی اجرا میشوند که میتوان به آنها پروژههای غیرسرمایهگذاری اطلاق نمود . مهمترین هدف و ویژگی فرایند سرمایهگذاری کسب سود است . بهمینترتیب در پروژههای سرمایهگذاری نیز محصول ، خدمت یا نتیجه حاصل از پروژهها با هدف کسب منافع مالی و اقتصادی ارائه میگردند . بعبارتدیگر پروژههای سرمایهگذاری پروژههایی هستند که با هدف سرمایهگذاری و درنهایت کسب سود اجرا میشوند . بر اساس این تعریف اغلب پروژههای موجود با هدف کسب سود اجرا شده و در ردیف پروژههای سرمایهگذاری قرار میگیرند . صرفنظر از این تعریف عام ، میتوان انواع پروژههای اقتصادی را به دو دسته سرمایهگذاری و پیمانکاری تقسیم نمود که از نظر مالی و مالکیتی و بویژه مدل جریان نقدینگی متفاوت میباشند .
از حیث جریان نقدی پروژههای سرمایهگذاری ، پروژههایی هستند که با یک جریان نقد خروجی از پروژه بعنوان سرمایهگذاری جهت تملک دارایی مورد نیاز آغاز شده و با یک جریان نقد ورودی در دورههای بعد حاصل از بهرهبرداری از دارایی کامل میشوند . البته در ادامه نیز امکان جریان نقد خروجی وجود دارد . این تعریف از آن حیث که بسیاری از شاخصها در ارزیابی سودآوری یک پروژه سرمایهگذاری از جداول جریان نقدینگی بدست میآیند قابل توجه و توجیه خواهد بود . اهم شاخصهای سودآوری نیز از روند تغییرات جریان نقدی تجمعی و ارزش خالص فعلی تجمعی مشتق از آن بدست میآیند .
پروژههای پیمانکاری پروژههایی هستند که تولید یک محصول یا خدمت بر اساس یک پیمان (Contract) و بطور ویژه برای یک مشتری خاص یا همان کارفرما (Client) انجام میپذیرد . البته پروژههای پیمانکاری را نیز با توجه به اهداف میتوان در زمره پروژههای سرمایهگذاری بشمار آورد که پیمانکار با هدف کسب سود بیشتر منابع خود را صرف اجرای پروژه مینماید اما طبق تعریف فوقالذکر برحسب چگونگی جریان نقدی ، مشخص میشود که این پروژهها در ردیف پروژههای سرمایهگذاری غیرمتعارف قرار میگیرند که مدل جریان نقدی آنها متفاوت با اکثر پروژهها است . در واقع جریان نقدی این پروژهها بطور مداوم با انجام هزینه توسط پیمانکار و پرداخت صورتوضعیت مربوطه توسط کارفرما نوسان مییابد . اگرچه در این پروژهها نیز جدول جریان نقدینگی شاخصه و مهمترین عنصر تحلیل و ارزیابی میباشد اما شاخصها و معیارهای مربوطه متفاوت از دیگر پروژههای سرمایهگذاری بوده و بالطبع شاخصهای سودآوری در امکانسنجی و ارزیابی آنها نیز متفاوت خواهند بود . از اینرو بررسی پروژههای پیمانکاری از موضوع این مقاله نیز مستثنی شده اما ابزار و سیستم مطروحه قابل تعمیم است .
همانگونه که از نام پروژههای سرمایهگذاری برمیآید ، این پروژهها با انجام سرمایهگذاری جهت کسب سود یا منفعت اجرا میگردند لذا نیازمند سرمایه (Capital) میباشند . بر این اساس این پروژهها را پروژههای سرمایهای (Capital projects) نیز گویند . در یک پروژه سرمایهگذاری بطور معمول سرمایه یا منابع مالی صرف کسب یا ایجاد داراییها (Assets) میشود[۴] . این داراییها را میتوان بعنوان اقلام تحویلی پروژه نیز بشمار آورد . ازاینرو سرمایه صرفشده یا هزینهشده را هزینههای سرمایهگذاری (Investment costs) گویند . در مجموع تبدیل سرمایه به داراییهای سودآور بعنوان یکی از مفاهیم پایه در پروژههای سرمایهگذاری میباشد که پروژهها بر حسب نوع دارایی حاصله و نحوه بکارگیری آن در پروژه به دو دسته کلی تقسیمبندی میشوند که در ادامه به آنها اشاره میشود .
سرمایهگذاری طبق تعریف میتواند بصورت خرید یک دارایی به امید افزایش ارزش آن نظیر سرمایهگذاری در خرید زمین بوده و یا بصورت کسب و بکارگیری دارایی جهت کسب درآمد نظیر احداث کارخانه جهت تولید کالا یا خرید کشتی جهت ارائه خدمات حمل دریایی باشد . چنانچه سرمایهگذاری با هدف افزایش ارزش دارایی انجام شود ، عایدی یا سود حاصله از آن را سود سرمایه (Capital gain) گویند اما اگر سرمایهگذاری با هدف ایجاد گردش مالی و درآمد از عملیات کسبوکار باشد ، سود آن را سود تجاری (Business gain) نامند . این دو رویکرد سرمایهگذاری دو سوی گستره پروژههای سرمایهگذاری را نیز شکل میدهند که در عمل پروژههای سرمایهگذاری بین این دو کرانه قرار میگیرند و تلفیقی از این دو نوع سرمایهگذاری میباشند . بعنوان مثال در پروژه احیای اراضی بایر ، هم از محل کشت این اراضی و فروش محصول آن درآمد و سود حاصل میآید و هم از محل افزایش ارزش زمین بایری که بواسطه اجرای پروژه دایر شده است . بههرحال در هر پروژه سرمایهگذاری شناخت ماهیت و هدف سرمایهگذاری در تهیه و ارزیابی آن ضروری است .
نکته بسیار مهم در شناخت پروژهها این است که ماحصل پروژه تنها محصولی نیست که با بهرهبرداری از پروژه و با عملیات تولید بدست میآید بلکه اقلام تحویلی (Deliverables) حاصل از اجرای پروژه نیز ارزشمند بوده و مبنای تمایز پروژهها میگردند . اقلام تحویلی را میتوان دستاورد دوره ساخت پروژه دانست که به بهرهبردار پروژه تحویل داده میشوند . این اقلام حسب نوع و تعریف پروژه میتوانند حتی در حکم محصول پروژه تلقی شوند . با توجه به موارد فوق میتوان هر پروژه را یک مفهوم قابل تعریف دانست که با انجام این تعریف ، محدوده (Scope) و اهداف آن مشخص میگردد . در واقع ماهیت هر پروژه با تعریف آن شکل میگیرد .
داراییهای کلیدی و نهایی حاصل از یک سرمایهگذاری که در ساختار پروژه از آن به اقلام تحویلی تعبیر میشود ، میتوانند خود بعنوان محصول پروژه نیز محسوب شده که از فروش آنها بطور مستقیم درآمد و سود حاصل میآید . از این نوع پروژهها میتوان بعنوان پروژههای محصولساز یاد کرد که در آنها دوره ساخت پروژه دورهای است که طی آن محصول قابل فروش ساخته یا تولید میگردد . دوره بهرهبرداری نیز به بازه زمانی عملیات فروش و بازگشت سرمایه مربوط میگردد که میتوان آن را دوره فروش نیز نامید . بعبارتدیگر بکارگیری واژههای دوران تولید و فروش برای این نوع پروژهها مناسبتر از واژههای دوران ساخت و بهرهبرداری است . پروژههای احداث مجتمع ساختمانی و یا پروژههای پیمانکاری نمونههایی مشخص از پروژههای محصولساز میباشند . در اغلب پروژهها داراییها یا اقلام تحویلی یک پروژه سرمایهگذاری خود محصول پروژه نبوده بلکه در راستای تولید محصول یا ارائه خدمت بکار گرفته میشوند . با بکارگیری این داراییها در دوره بهرهبرداری و فروش محصولات تولیدی ، درآمد و سود پروژه حاصل میآیند . این نوع پروژهها را میتوان با توجه به ماهیت تولید محصول پروژههای تولیدی نامید . بدیهی است داراییهای بکارگرفتهشده طی دوره بهرهبرداری بتدریج مستعمل و معمولاً کاهش ارزش مییابند که این امر لزوم بررسی و ارزیابی دقیق سودآوری پروژه را موجب میشود . احداث و بهرهبرداری از یک هتل یا کارخانه تولیدی پروژههایی از این قبیلاند . [۵]
در مرحله مطالعه امکانسنجی (Feasibility study) و تهیه و ارزیابی گزارش توجیهی (Appraisal report) پروژههای سرمایهگذاری کلیه بررسیهای لازم در سه زمینه مطالعات بازار ، فنی و مالی ـ اقتصادی انجام میپذیرد . تأثیرات و برایند این مطالعات بصورت شاخصهای مختلف بویژه شاخصهای مالیـ اقتصادی مطرح میگردند که برخی از مهمترین آنها عبارتند از :
ـ نرخ بازده داخلی پروژه (IRR) ، سرمایه مالکانه (IRRE) و هر شریک (IRRJ)
ـ خالص ارزش فعلی پروژه (NPV) ، سرمایه مالکانه (NPVE) و هر شریک (NPVJ)
ـ نسبت خالص ارزش فعلی (NPV ratio) و نسبت منفعت به هزینه (B/C ratio)
ـ دوره بازگشت سرمایه (PBP) بصورت استاتیک و دینامیک
ـ نسبتهای مالی در چهار گروه نسبتهای اهرمی ، نقدینگی ، فعالیت و سودآوری
ـ نقطه سربهسر (BEP)
مقادیر این شاخصها در مرحله امکانسنجی و ارزیابی مبنای تعیین توجیهپذیری و میزان جذابیت اقتصادی پروژه میباشند . مالکان و ذینفعان پروژه بر اساس این شاخصها اجرای پروژه را مورد تصویب و تأیید قرار میدهند . در واقع برخی از این شاخصها بیانگر اهداف پروژه بوده که تحقق و حصول آنها میتواند مؤفقیت پروژه را رقم زند . لذا انتظار میرود که این شاخصهای کلیدی در منشور پروژههای سرمایهگذاری درج شده و امکان تحقق آنها در راستای مدیریت استراتژیک پروژه در طول عمر پروژه بطور مداوم کنترل و ارزیابی شوند و در صورت نیاز اقدامات مدیریتی لازم از سوی سازمان صورت پذیرند . بدینترتیب سازمان نیز میتواند با ارزیابی کلی پروژههای درون سبد پروژهها و از طریق مدیریت پورتفولیوی پروژهها در راستای تحقق اهداف و استراتژیهای خود گام بردارد . از اینرو رصد و کنترل مستمر این شاخصها جهت اطمینان از تداوم توجیهپذیری و جذابیت پروژه ضرورت دارد . شاخصهای کلیدی و نحوه تحلیل آنها برای هریک از پروژههای سرمایهگذاری متفاوت بوده و میبایست با توجه به نوع پروژه و اهداف موردنظر از اجرای آن بررسی و ارزیابی شوند . همچنین رفتار و تغییرات این شاخصها در طول زمان نیز متفاوت خواهد بود . مجموعه این عوامل کنترل و تحلیلی یکپارچه ، همهجانبه و مستمر را میطلبد . بدینمنظور ایجاد مکانیزمی جهت تکرار محاسبات و تسهیل کنترل این شاخصها در هر مقطع با بکارگیری ابزار نرمافزاری مناسب و کارآمد اجتنابناپذیر مینماید . این نیاز در سازمانهای پروژهمحور فعال درچندین رشتهفعالیت ، با توجه به تعدد و تنوع بیشتر پروژهها و ضرورت اعمال مدیریت مناسب بر سبد پروژهها مشهودتر است . در ادامه مکانیزم و ابزاری را که برای سبد پروژههای سرمایهگذاری بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی بکار گرفته شده است تشریح میگردد .
۳ ـ نرمافزار کامفار ، کاربردها و قابلیتها
بررسی توجیهپذیری مالی و اقتصادی و میزان سودآوری پروژههای سرمایهگذاری در قالب دانش اقتصاد مهندسی صورت میپذیرد . …
۴ ـ بکارگیری نرمافزار کامفار در مدیریت سبد پروژههای سرمایهگذاری بنیاد مستضعفان
بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی (IRMF) به اذعان سازمان یونیدو از پیشروترین سازمانها در آموزش ، ترویج و بکارگیری نرمافزار کامفار در ایران بوده است [۶]. …
۵ ـ تعمیق ارزیابیها و تحلیلها با استفاده از قابلیتهای کامفار
با توجه به مطالب مذکور ، ارزیابی مجدد و رصد تغییرات داخلی و خارجی هر پروژه گامی در راستای مدیریت استراتژیک پروژه و ایجاد بستر مناسب برای مدیریت پورتفولیو بشمار میآید ….
۶ ـ تحلیل نتایج حاصل از بررسی مجدد پروژهها با کامفار
همانطور که بیان شد ، صرفنظر از فایل مبنای ارزیابی هر پروژه سرمایهگذاری ، در هر مقطع از عمر پروژه در دوران ساخت و بهرهبرداری نیز میتوان با واقعیسازی مفروضات گذشته و بازنگری یا عدم بازنگری در مفروضات آتی به دو فایل کامفار جدید از پروژه دست یافت که مقایسه هریک از آنها با با فایل مبنا و با یکدیگر ، اطلاعات مدیریتی ارزشمندی از عملکرد و آخرین وضعیت توجیهپذیری پروژه حاصل میآورد . در این مقاله و برای اجتناب از گستردگی مباحث تنها از دو شاخص هماهنگ نرخ بازده داخلی (IRR) و ارزش خالص فعلی (NPV) که کلیدیترین شاخصها در ارزیابی هر پروژه سرمایهگذاری میباشند استفاده میشود اما به طریق مشابه ، مقایسه و تحلیل نتایج برای هریک از شاخصهای کلیدی ذکرشده در بخش ۲ و یا سایر شاخصهای محاسباتی توسط کامفار قابل ارائه است . در ادامه جهت تشریح بهتر ، نتایج قیاسی حاصله از بررسی مجدد پروژهای مشابه پروژههای بنیاد مستضعفان در پایان نقطه ساخت ( پیشرفت فیزیکی ۱۰۰ درصد ) را ملاک عمل قرار داده [۷] و از مقایسه در حالات زیر نتایج مربوطه استنباط میشود :
الف ـ مقایسه فایل C2 با فایل C1
…
۷ ـ تجزیه و تحلیل یک پروژه سرمایهگذاری
بعنوان یک نمونه جهت تحلیل ، میتوان احداث یک واحد دامپروری با حدود ۱۵۰ میلیاردریال سرمایهگذاری طی دو سال را درنظر گرفت . در این پروژه نرخ بازده داخلی در مقطع امکانسنجی (در فایل C1 ) برابر ۳۰ درصد بوده است . در مقطع ارزیابی مجدد پس از پایان دوره ساخت ارزیابی مجدد پروژه ( در فایل C´۲ ) نشان میدهد نرخ بازده داخلی به حدود ۳۵ درصد رسیده که حکایت از افزایش توجیهپذیری پروژه دارد . این افزایش جذابیت پس از ارزیابی جدید میتواند در دیگر شاخصهای کلیدی پروژه نیز رؤیت شود . شاید درنظر اول تحلیل کلی از عملکرد تیم پروژه و نحوه اجرای پروژه بسیار مطلوب بنظر رسد اما تأمل و تحلیلی دقیقتر میتواند گویای زوایای مختلف این پروژه سرمایهگذاری باشد که در مدیریت و راهبری این پروژه و پروژههای مشابه در پورتفولیوی یک سازمان کارساز است .
جهت بررسی و ارزیابی دقیقتر این پروژه در پایان دوره ساخت ابتدا نحوه عملکرد پروژه تا این مقطع با واقعیسازی تراکنشهای رویداده ( ایجاد فایل C2 ) مورد ارزیابی قرار میگیرد . این ارزیابی نشان میدهد که بدلیل تطویل پروژه و افزایش هزینههای ساخت ، نرخ بازده داخلی به ۲۰ درصد رسید که بیانگر کاهش توجیهپذیری پروژه در اثر عملکرد ضعیف و یا شرایط ناخواسته است . در گام بعدی میتوان به تأثیر شرایط آتی و محیطی بر پروژه پرداخت . در خلال این مدت افزایش بهای شیر در سطح بازار قابل توجه بوده است بطوریکه با بهروزرسانی قیمت فروش محصول شیر در برآورد جدید ( ایجاد فایل C´۲ ) میزان نرخ بازده به حدود ۳۵ درصد میرسد . بدینترتیب تحلیلی متفاوت از نگاه اجمالی اولیه از این پروژه و عملکرد تیم پروژه و تأثیر شرایط محیطی حاصل میآید . بعبارتدیگر ایجاد مکانیزم مدیریت و کنترل سودآوری پروژه با نرمافزار کامفار سبب میشود تا در چنین پروژههایی امکان تجزیه و تحلیل دقیقتر عوامل مثبت و منفی در راهبری کلان حاصل آید . در مثال فوق نباید تأثیرات چشمگیر عملکرد ضعیف تیم پروژه و افزایش بهای تجهیزات خریداریشده برای دامپروری مغفول بماند . در تحلیلی واقعبینانه این عوامل مجموعاً سبب کاهش قابلتوجه ده درصدی در نرخ بازده داخلی و نیز کاهش جذابیت سایر شاخصهای کلیدی پروژه شدهاند اما خوشبختانه افزایش نسبتاً بیشتر قیمت فروش محصول ( به نسبت هزینهها ) سبب بهبود شاخص نرخ بازده داخلی و جبران کاستیها شده است بطوریکه در مجموع حتی جذابیت و توجیهپذیری پروژه از زمان امکانسنجی نیز بیشتر شده است .
برای تحلیل بیشتر پروژه احداث دامپروری فوقالذکر میتوان نتیجه عملکرد ضعیف در ساخت پروژه را به سه بخش افزایش پیشبینینشده قیمت تجهیزات در اثر تورم ناگهانی ، هزینههای بیرویه و یا عملکرد ضعیف تیم پروژه در تطویل زمان ساخت پروژه تفکیک نمود که برای شناخت تأثیر هر بخش با ثبت جداگانه مفروضات و ایجاد فایل مربوطه ( در قالب سناریوهای مختلف فایل C2 ) میتوان تأثیرات هر دسته از عوامل را بطور جداگانه محاسبه نمود . بدینترتیب مشخص میشود که هر عامل به چه میزان در کاهش نرخ بازده داخلی و سایر شاخصهای پروژه نقش داشتهاند . به شیوه مشابه میتوان این محاسبه را برای اجزای کوچکتر نظیر تأخیر در انتخاب پیمانکار ساخت ، خرید گران دستگاه شیردوش و یا تأخیر در نصب آن و یا هریک از عوامل محیطی بویژه تأثیر تغییرات نرخ ارز محاسبه نمود . بررسی عوامل افزایشدهنده سودآوری نظیر افزایش ظرفیت تولید ، کاهش قیمت تمامشده و یا افزایش بهای فروش واحد محصول به مشتریان را نیز میتوان بطور جداگانه ( در قالب سناریوهای مختلف فایل C´۲ ) محاسبه و تعیین نمود . البته نباید از همپوشانی و تأثیرات مشترک و متقابل عوامل مختلف در این تحلیلها صرفنظر کرد . در مجموع با اعمال تغییراتی میتوان تأثیر هر متغیر بر سودآوری پروژه را محاسبه نمود و تجزیه و تحلیل دقیقی از دلایل و عوامل مثبت و منفی بر سودآوری پروژه ارائه کرد .
چنین تحلیلهایی بویژه در پروژههایی که علاوه بر سود تجاری حاصل از کسبوکار به سود سرمایه نیز توجه دارند ، بسیار مفید و ارزشمند خواهد بود . در مثال فوق میتوان با نگرشی واقعبینانه به ارزش داراییها در پایان عمر پروژه به تحلیلی جامعتر رسید . بویژه داراییهایی نظیر زمین ( و حتی دام در این مثال ) میتوانند در انتهای پروژه ارزش واقعی بیشتری یابند و سبب ایجاد ارزش افزوده قابلتوجهی برای پروژه شوند . بنابر این میتوان با واقعیسازی ارزش دامها و زمین در این پروژه دامپروری ، شناخت و تحلیل دقیقتری از این پروژه بدست آورد . بهبیاندیگر همانطور که مقدار و نوع داراییها در هر پروژه در یک امکانسنجی جامع و دقیق قابل توجه است ، در مراحل اجرایی نیز این موارد قابل کنترل بوده و تأثیر آنها در سودآوری نباید از نظر دور ماند . در مجموع بکارگیری نرمافزار کامفار جهت ارزیابی و تحلیل سودآوری پروژه از جوانب مختلف گامی ارزشمند در راستای مدیریت استراتژیک پروژههای سرمایهگذاری خواهد بود .
۸ ـ نتیجهگیری
در راستای اعمال مدیریت استراتژیک بر پروژههای سرمایهگذاری همگام با کنترل پیشرفت اجرای پروژه میبایست تغییرات سودآوری و میزان تحقق اهداف مندرج در منشور پروژه نیز مورد رصد و ارزیابی قرار گیرد . کامفار بعنوان نرمافزار ارائهشده از سوی سازمان یونیدو ابزاری است که نهتنها جهت بررسی توجیهپذیری در مرحله امکانسنجی پروژهها بلکه برای کنترل سودآوری آنها در طی دوران ساخت و بهرهبرداری نیز قابل استفاده است . بکارگیری این نرمافزار و استقرار مکانیزم ارزیابی مجدد در پروژههای سرمایهگذاری بنیاد مستضعفان در پایان دوره ساخت ، دستاوردها و آموختههای ارزشمندی در قالب داراییهای فرایندی سازمانی حاصل آورده است . ایجاد مکانیزم ارزیابی مجدد در هر مقطع با واقعیسازی مفروضات گذشته و بهروزرسانی مفروضات آتی یا عدم انجام آن ، امکان ارائه تحلیلهای مقایسهای را فراهم میآورد تا شناخت و تجزیه و تحلیل اثرات عوامل داخلی و خارجی بر هر پروژه میسر شود . بدینترتیب ضمن شناخت برایند تأثیرات وارده بر هر پروژه ، میتوان ارزیابی دقیقتری از کلیه مؤلفههای مثبت و منفی این تأثیرات بعمل آورد . با بکارگیری این مکانیزم ضمن بررسی عملکرد اجرایی ، میزان پایبندی به منشور پروژه و تغییرات سودآوری ، میتوان برآورد و ارزیابی دقیقتری از چالشها و سودآوری آتی پروژهها داشت . بطور کل ایجاد مکانیزم تجزیه و تحلیل تغییرات سودآوری میتواند در مدیریت استراتژیک پروژهها و راهبری پروژههای مشابه و نیز مدیریت پورتفولیوی پروژههای سرمایهگذاری بسیار سودمند واقع گردد .
منابع
۱ – M. Resch , “ Strategic Project Management transformation ”, USA , J. Ross Publishing , 2011.
2 – Project Management Institute , “ A Guide to the Project Management Body of Knowledge (PMBOK® Guide) ” , ۵ ed. , Pennsylvania , PMI , 2013 .
3 – S.S. Kaptan , “ Investment Management ” , 1ed , New Delhi , Sarup & Sons , 2001 .
4 – United Nations Industrial Development Organization ,“ IPPA Teaching Materials ” , Industrial Promotion and Technology Branch (Unido) , Vienna , 2005.
5 ـ محمودی ، رضا ، ” تهیه و ارزیابی گزارش توجیهی پروژههای سرمایهگذاری “ ، چاپ اول ، انتشارات نیاز دانش ، ۱۳۹۱ .
6 – United Nations Industrial Development Organization , “ Comfar Highlights 2009 ” , Vienna , 2009 .